«مارکس هرگز تصور نمیکرد که پایان ِاستثمار ِطبقاتی ِسرمایهداری تمام ِرنجها یا ناخشنودیهای انسانی را پایان خواهد داد. پایان گرفتن ِاین استثمار انسانها را به فرشته بدل نمیسازد یا واقعیتهای اصلی ِوضعیت ِانسانی را عوض نمیکند. وضعیت ِما همیشه وضعیت ِبیمعنایی، اضطراب، فناپذیری، امیدهای احمقانه و تلاشهای ابدی خواهد ماند. هرکس که دید ِمذهبی به جهان را طرد کرده باشد، مانند ِکاری که مارکس کرد، هرگز نمیتواند غیر از این تصور کند. با وجود این، هیچ نیازی در سرشت ِچیزها به نظامی اجتماعی که این بیمعنایی را بزرگ کند نیست. آدمیان قطعاً دارای قدرتی جمعی اند و میتوانند تأثیرات ِبخت ِبد را به حداقل رسانند، به جای آن که آن تأثیرات را پاس بدارند و از آن نظام ِاجتماعی ِغیرانسانیای منشعب سازند که عملاً هولناکترین ناتوانیهای انسانی ِما را میستاید: حرص، بیاعتنایی به دیگران، از خود راضی بودن، خود را فریفتن. محو ِسرمایهداری، مانند ِمحو ِبردهگی یا نظام ِاربابورعیتی، صرفاً یک سرچشمهی نظاممند و اجتماعاً پدیدآمده از فلاکت ِانسانی و خصومت ِمتقابل ِمیان ِمردم را از میان خواهد برد.» - آلن.و.وود
کتاب ِوود دربارهی مارکس از سری مجموعهی "ّبراهین فلاسفه" از انتشارات راتلج از آن کتابهاییست که خواندن ِآن برای آشنا و ناآشنا با نظریههای مارکس بیبرکت نخواهد بود. تخصص ِوود فلسفهی کانت و هگل است – با تأکید بر فلسفهی اخلاق، و نگاه ِانتقادی ِاو، از آن جایی که در مقام ِیک فیلسوف ِکانتی تیغ ِتحلیل ِنظری را با نگاه ِهنجارکاو تیز میکند، برای اغلب ِطرفداران یا منتقدان ِاندیشهی مارکس، که دفاع یا نقد ِخود را از دوکسای سرسپردهگیهای ِنظری و کینخواهیهای سبکمغزانه پالوده نگه میدارند، بدون ِتردید پُربار و آموزنده است. تأکید ِوود بر شالودهها و سرچشمههای فلسفی ِنگرش ِمارکس، و اصرار ِمداوم ِاو بر آگاهی از بنیانهای فلسفی ِشکلدهندهی چنین اندیشهای، خاصه برای چپگراهای آتشیمزاج که با اوراقکردن ِمارکسیسم در رنگ ِسرخ و مرام ِکینخواهی و شهوت ِانقلاب، آن را بهکلی عاری از نیرو و معنا کردهاند، بسیار تأملبرانگیز خواهد بود – البته اگر برای آنها چیزی به نام ِمطالعه اصلاً واجد ِمعنا باشد. برای راستگراهای گرانجان هم که جای خود دارد: خواندن ِپیشگفتار ِنویسنده، بهتنهایی، به بسیاری از مغالطههای منطقی و تاریخی ِمضحکشان پاسخ خواهد داد – البته اگر کمربستهگی ِآنها به سرکوب ِنقد رخصت ِخواندن را به آنها بدهد. دستهی سوم ِمخاطبان هم میتوانند پستمدرنمأبهایی باشند که بیش از نقد و نظرورزی، به قند و نظربازی علاقه دارند – البته اگر نسبینگری ِملالآورشان بتواند جدیت ِهنجارنگر ِکتاب را برتابد... به هر روی، این کتاب، با موشکافی ِبنیانهای فلسفی ِاندیشهی مارکس، برای هرکسی که هنوز در اندیشیدن پارساست و در این دوران ِبیانصاف، تنها مجال ِباقیمانده در انصافگزاری، یعنی انصاف در اندیشیدن و نقد ِدرست، را پاس میدارد، کتاب ِخواندنی و بارآوریست.
کتاب را اینجا آپلود کردهام.
درضمن، خانم ِمسمیپرست کتاب را در نشر ِققنوس ترجمه کرده اند.
linki ke gozashtid kar nemikone, mishe chekesh konid. mamanun az moarefi ketab.
پاسخحذفلینک کار میکنه! برای اطمینان بر لینک زیر کلیک کنید:
پاسخحذفhttp://nusquam.opendrive.com/files/43214247_211tW_353f/Karl%20Marx%20-%20Arguments%20of%20the%20Philosophers.pdf
لینک برای من هم کار نکرد :(
پاسخحذف